رهروان یاس

گروه احیاگران واجب فراموش شده

رهروان یاس

گروه احیاگران واجب فراموش شده

رهروان یاس
وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
"وباید ازمیان شما گروهی مردم را دعوت به نیکی کنند وبه کارشایسته وادارند واز کارهای زشت وناپسند باز دارند, اینان همان رستگارانند"
آل عمران,آیه104
این وبلاگ درجهت احیای واجب فراموش شده یعنی "امربه معروف ونهی از منکر "توسط گروهی از دانشجویان دانشگاه الزهرا (س)ایجاد شده است.
تجربیات وخاطرات ومطالب ارزنده تان را حتما برای وبلاگ بفرستید rahrovaneyas@chmail.ir
گروه"رهروان یاس"
سامانه پیامکی:1036 66 9900 3000
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
لوگو دوستان
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات امربه معروف ونهی ازمنکر» ثبت شده است

متن زیر دریافتی است

 
یا رب این بنده خاکی تنهاست
سلام علیکم
روز چهارشنبه بود .دیر شده بود چند دقیقه بعد سلف دانشگاه بسته می شد بدو بدو خودمو به سلفد رسوندم.
خلوت خلوت بود سر یه میز به تنهایی نشستم میز کناری من هم دو نفر بودن یکیشون با مانتو آستین کوتاه بود و گوشهاش رو هم از روسری بیرون گذاشته بودبا خودم خیییییییییییییلی کلنجار رفتم که چطور بهش نزدیک شم و یه جور خوب تذکر بدم...
گفتم خدایا من هیچی به ذهنم نمی رسه خودت کمک کن یه راهی جلو پام بذار- واقعا خدا خودش راه رو باز کرد یه کاغذ گیر آوردم و روش نوشتم :سلام دوست عزیز می دونستی بیرون گذاشتن گوش رسم زنان عرب جاهلی بوده؟! راستی آستین هات رو هم بپوشون .خواهر گلم هیچ کس به نام آزادی دیوار خانه اش را خراب نمی کند...
صداش کردم و گفتم دوست عزیز این نامه مال شماست بعدا بخونش نامه رو گرفت و تشکر کرد و رفت.مطمئنم ان شا الله تلنگر می خورد .وظیفه من انجام تکلیف بود همین.
 
"الف. ق"
خادمة الزهرا

متن زیر، دریافتی است.


دیشب بعد از نماز مغرب از دانشگاه راه افتادم برم سمت چهار راه ولیعصر (بچه ها برای تبلیغات میدانی رفته بودن خواستم بهشون ملحق شم). آروم آروم رسیدم چهار راه ولیعصر، چند لحظه ای پشت چراغ قرمز منتظر بودم که صدایی به گوشم رسید که با خنده داشت می گفتاگر جرات داری همین جا برقص ببینمنگاه کردم دیدم 4 تا دختر و 2 تا پسر هستند. یک دفعه دختره شروع کرد به رقصیدن در چهار راه ولیعصر. عده ای هم مشغول تماشا شدن. حتی پلیس هم چیزی نگفت (البته پلیس راهنمایی و رانندگی بود). آن دختر خانم هم بعد از چند لحظه ای رقصیدن خیلی محکم و قرص گفتدیدی رقصیدم و راهشون رو کشیدن که برند.

 من رفتم سمتشون چند باری با صدای بلند و با تحکم گفتمآهای خانم... آهای خانم...آهای خانم... خانم با شما هستم. با خودم گفتم اگر برنگشت با دست به کوله پشتی اش می زنم و خیلی آرام اون رو به سمت خودم برگردانم. خدا رو شکر خود اون دختر خانم برگشت و نیازی به این کار نبود.

با تحکم و با صدای بلند طوری که هم  دوری بری ها و هم کسایی که نزدیک ما بودن بشنوند گفتمخانم اینجا جای رقص نیست. فهمیدی؟ اینجا جای رقص نیست که می رقصیاون دختر هم ترسید فکر کنم گفت آره فهمیدم و سرش رو انداخت پایین و سریع با دوست هاش از من فاصله گرفتند و رفتند تو پیاده رو. به یکی از پسر هایی هم که همراهشون بود و  تحریک ش کرده بود برقصه با تحکم همین جمله رو گفتم. هاج و واج نگاهم می کرد.دستم رو گذاشتم زیر بغلش (شبیه حالتی که مدیر مدرسه دست رو می زاره زیر بغل بچه دبستان (زیر بغلش رو گرفتم دوباره گفتم اینجا جای رقص نیست. فهمیدی؟ چیزی نگفت اولش. ترس و دلهره توی حالتش موج می زد دوباره گفتم اینجا مگه جای رقصه ؟ با ضعف گفت مگه ماموری؟ گفتم آره مامورم (همه مامور به امر الهی هستیم). گفتم فهمیدی؟ اگر فهمیدی به سلامت


.

با اینکه 6 نفر بودند( 4 تا دختر و دوتا پسر) خیلی ترسیدند از کاری که کردند. توی تجربه های دیگه ای هم که داشتم این بود که این تیپ آدم ها هرچقدر هم که زیاد باشند ولی ضعیفند و ضعیف. یکی از دلایلی که امر به معروف اینجور جاها کسی پانمیشه انجام بده اینه که بچه مذهبی ما فکر می کنه حالا اینا که زیادند و اگر یک چیزی بگویند و اینها چه می شود. در صورتی که هیچی نمی شود از بس که این کسانی که منکر انجام می دهند ضعیفند. یک ضعف دیگه هم اینه که بعضی اوقات بچه مذهبی ما می ترسه توی جاهای شلوغ و پر جمعیت امر به معروف و نهی از منکر کنه که این هم خیلی اشتباهه.

  • امر به معروف رو جدی بگیریم. البته نه فقط نسبت به این تیپ منکرات و بد حجابی. این کوته نظری است که دایره امر به معروف و نهی از منکر رو محدود بکنیم به موی سر دختر مردم. البته یک نکته ای بگویم بعضی ها ازاین جمله استفاده می کنند برای اینکه بگویند نیازی به این تیپ امر به معروف ها{امر به معروف نسبت به حجاب و ....} نیست که اینها هم اشتباه ه. هم باید اینجا امر به معروف و نهی از منکر کرد و هم توی مصادیق دیگر و بزرگتر.
  • اینکه جمعی باشند و بچه ها تجربیاتشان را باهم در میان بگذارند خیلی کمک می کند به اینکه انسان بتواند در موقعیت امر به معروف اقدام به اجرای این فریضه بکند. چون هم خودباوری دینی اش بالا رفته و می بیند که چقدر راحت می توان این فریضه واجب را اجرا کرد

خادمة الزهرا